به گزارش خبرنگار پایگاه خبری آهننیوز؛ با مشخص شدن نتیجه انتخابات، رویکرد کلی فضای سیاسی و اقتصادی کشور به طور کلی مشخص میشود. به نظر میرسد با انتخاب مسعود پزشکیان، دورنمای اقتصادی کشور واضحتر و شاید شفافتر از گذشته شود. این را میتوان از وضعیت بازار سرمایه، بورس، بازار ارز و خودرو در روز شنبه 16 خردادماه مشاهده کرد.
افکار عمومی نیز به این انتخاب واکنش مثبت نشان دادند به طوریکه در بسیاری از کانالهای شبکههای اجتماعی مرتبط با صنعتگران آهن و فولاد حس رضایتمندی از انتخاب مسعود پزشکیان به وضوح مشخص بود.
مسعود پزشکیان اگر بخواهد این لبخند را بر صنعتگران نگه دارد لازم است، بایدها و نبایدهایی را مدنظر قرار دهد. صنعت فولاد یکی از صنایع پیشران است که بسیاری از صنایع دیگر به طور مستقیم و غیرمستقیم با او در ارتباط هستند.
رشد تولید در این صنعت به افزایش بهرهوری اقتصادی و توسعه بخشهای دیگر همچون مسکن و غیره کمک میکند. بنابراین دولت جدید باید به سرعت به کمک رشد تولید در صنعت و رفع چالشهای موجود در آن بپردازد. در حال حاضر، اصلیترین مشکل امروز صنعت فولاد، کاهش نقدینگی ارزی و ریالی و عدم ارائه تسهیلات از سوی بانکها برای صنایع تولیدی است. در این سالها چالشهای متعددی از سوی بانک مرکزی و وزارت صمت برای ثبت سفارش و خرید مواد اولیه مورد نیاز متوجه کارخانجات صنعتی شد و از سوی دیگر توقف صادرات این معضل را دوچندان کرد به طوریکه در سه ماه اخیر منجر به افت شدید تولید شد. از این رو انتظار میرود دولت با داشتن برنامه مدون و ارائه تسهیلات به صنایع تولیدی آنها را از خطر نابودی نجات دهد.
یکی دیگر از کارهایی که دولت جدید باید به آن توجه داشته باشد، عدم دخالت در قیمتگذاری و عدم ابلاغ سیاستهای غیرکارشناسانه است. در این سالها دولت عملاً تولید و فروش را کنترل کرده است که در کنار قیمتگذاری دستوری باعث افزایش هرچه بیشتر زیان برای فولادسازان و همچنین نارضایتی متقاضیان از دسترسی آسان به مواد اولیه شده است.
دولت باید با ایجاد فضای سالم و رقابتی، قیمتگذاری دستوری را از پیش روی این بازار بردارد، بازاری که با نجومی شدن قیمتها باعث افزایش رکود و تورم مضاعف شده است.
برای حل تمام مشکلاتی که این صنعت دارد باید گفت ثبات مدیریت در این صنعت از همه چیز مهمتر و ضروریتر است.انتخاب و تصمیمگیریهای نادرست برای انتصاب مدیران ارشد، چالشهای زیادی را برای صنعت بوجود آورده است؛ انتخابی که در بسیاری از مواقع از فشارها و مناسبات بیرونی نهادهای تصمیمگیر صورت میگیرد.
بنابراین باید مهمترین تصمیم دولت جدید، عدم بنگاهداری در صنعت فولاد باشد. دولت باید هرچه سریعتر دست از سر این صنعت بردارد و تولید را به بخش خصوصی واگذار کند و نهایتاً با سیاستگذاری دقیق و کارشناسی شده، مسیر را برای فعالیت بخش خصوصی تسهیل کند.
آنچه دولت را میتواند به عامل پیشرفت در صنعت فولاد تبدیل کند حمایت بیبدیلی است که باید در نقش یک دولت و نه یک سهامدار انجام دهد. سیاستهایی که تمام صنایع بزرگ و کوچک را به یک چشم ببیند و فارغ از خصوصی و دولتی بودن آن، حامی تولیدکننده واقعی باشد. سیاستهای دولت باید به گونهای وضع شود که حمایت او تمام زنجیره فولاد را اعم از تولیدکننده، واردکننده و صادرکننده را در برگیرد و توسعه بازار داخلی و تامین نیاز خریداران در اولویت برنامههایش قرار گیرد.
صنعت فولاد نیازمند یک نقشه راه و سیاستگزاری صحیح است. در حال حاضر هیچ چشماندازی برای این صنعت وجود ندارد و کسی نمیداند در 10 سال آینده به چه چیزی دست خواهیم یافت. بنابراین دولت باید برنامه جامعی را برای این صنعت تدوین کند.
نگارنده: میلاد مرجانی
انتهای پیام/ م
نظر شما